مشهورِ منفور به مجازات رسید!

سلمان رشدی نامی آشنا و البته منفور بین مسلمانان است و این موضوع به کتابی از او مربوط می‌شود که در آن به پیامبر اسلام اهانت‌های آشکار و پرشماری کرده است. نام کامل او «احمد سلمان رشدی» است. او در سال ۱۳۲۶ در بمبئی هند و در خانواده‌ای مسلمان و مادری به نام «نگین بهات» […]

سلمان رشدی نامی آشنا و البته منفور بین مسلمانان است و این موضوع به کتابی از او مربوط می‌شود که در آن به پیامبر اسلام اهانت‌های آشکار و پرشماری کرده است. نام کامل او «احمد سلمان رشدی» است. او در سال ۱۳۲۶ در بمبئی هند و در خانواده‌ای مسلمان و مادری به نام «نگین بهات» متولد شد. پدرش انیس «احمد رشدی» وکیل، تاجر و و فارغ التحصیل دانشگاه کمبریج انگلیس بود. به گفته رشدی، پدرش نام رشدی را از نام ابن رشد، اقتباس کرده بود؛ ابن رشد، از بزرگ‌ترین فیلسوفان اسلامی قرن ششم هجری بوده است. سلمان رشدی در مصاحبه‌ای گفته بود: «هر چند خانواده‌ام مسلمان بودند ولی خبری از دینداری در خانه ما نبود و سالی یک بار به مسجد می‌رفتیم. دایه و دوستانم مسیحی بودند و پدرم مشروب می‌خورد.» علاوه بر زمینه خانوادگی، تحصیل رشدی نوجوان در مدرسه انگلیسی «کلیسای جامع و مدرسه جان کانن» در هند زمینه دوری هر چه بیشترش از اسلام را فراهم آورد. سلمان رشدی تحصیلات دانشگاهی‌اش را در دانشگاه سلطنتی کمبریج در رشته تاریخ به پایان رساند و تابعیت بریتانیایی گرفت. سلمان رشدی ۴ بار ازدواج کرد که همه آنها ناموفق بود.

  • از رشدی ادیب تا رشدی مرتد

رشدی کتاب‌های متعددی نوشته است که از آن جمله می‌توان به «گریموس، بچه‌های نیمه‌شب، لبخند یوزپلنگ: سفری به نیکاراگوا، هارون و دریای قصه‌ها، در حسن نیت، جادوگر شهر اُز، خشم، گامی به آن سوی خط، شالیمار دلقک، جادوگر فلورانس و …» اشاره کرد. یکی از کتاب‌های رشدی نیز با عنوان «شرم» و با ترجمه مهدی سحابی در سال ۱۳۶۴ برنده جایزه بهترین رمان خارجی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. در حالی که در ایران و جهان، سلمان رشدی در حال شناخته شدن به عنوان یک رمان نویس توانا بود، نوشتن کتابی که بزرگ‌ترین خطای زندگی او بود، سرنوشت اش را تغییر داد و او را ناگزیر کرد که از ۴۱ سالگی، زندگی مخفی پیشه کند: آیات شیطانی.

  • صدور فتوای مرگ سلمان رشدی

بعد از این که خبر انتشار این کتاب به ایران رسید، امام خمینی فتوای مرگ و مهدور الدم بودنش را صادر کرد. بعد از این حکم، تعدادی از مترجمان و ناشران کتاب آیات شیطانی مورد حمله قرار گرفتند و برخی نیز کشته یا مجروح شدند. از جمله هیتوشی ایگاراشی، مترجم ژاپنی کتاب، و ویلیام نیگارد ناشر نروژی آن کشته شدند و مترجم ایتالیایی‌اش نیز کتاب در میلان، مورد ضرب و شتم و ضربات چاقو قرار گرفت. خود سلمان رشدی هم از برخی حملات جان سالم به در برد.

  • زندگی مخفیانه

پس از این حکم سلمان رشدی در مصاحبه‌ای با روزنامه انگلیسی «دیلی‌میل» در این باره بعد از شنیدن حکم چه حالی داشت گفت: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مرد مرده‌ام… قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما و تمام این‌ها در آن زمان برای من غیرممکن بود». برای جلوگیری از اجرای حکم، پلیس بریتانیا، مأمور حفاظت از او شد. با این حال هزینه‌های بالای محافظت شبانه روزی از سلمان رشدی، اعتراضانی را در میان مالیات دهندگان انگلیسی برانگیخت و نهایتاً رشدی از انگلیس به آمریکا رفت و مقیم نیویورک شد.

  • مورد توجه ویژه

رشدی در تمام این سال‌ها، مورد توجه محافل سیاسی و ادبی امریکا و اروپا بوده است، از جمله در سال ۲۰۰۷ ملکه الیزابت دوم، به وی لقب “شوالیه” داد و دهها جایزه ادبی از جمله جایزه آریستیو اتحادیه اروپا، جایزه بوکر، جایزه کورت توخوسکی سوئد، جایزه مانتوای ایتالیا، جایزه کتاب سال آلمان، جایزه کتاب سال بریتانیا، جایزه بزرگ ادبیات و هنرهای زیبای فرانسه و … به او تعلق گرفت.

  • جایزه اجرای حکم

بعد از صدور حکم امام خمینی درباره سلمان رشدی، بنیاد ۱۵ خرداد حدود ۲ میلیون ۷۰۰ هزار دلار جایزه برای اجرای حکم اعدام رشدی تعیین کرد. این مبلغ در سال ۲۰۱۲ به سه میلیون ۳۰۰ هزار دلار رسید.

در سال ۱۳۹۴، تعدادی از رسانه‌های شرکت کننده در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۶۰۰ هزار دلار نیز به این رقم افزودند و هر کدام بخشی از این رقم را متقبل شدند؛ از جمله خبرگزاری فارس اعلام کرد که ۱۰۰ میلیون تومان از این مبلغ را خواهد پرداخت.

  • آخرین وضعیت

رشدی در آمریکا نیز به زندگی مخفیانه و تحت الحفظ ادامه می‌دهد و صرفاً به حضورهای کوتاه در برخی مراسم‌ها اکتفا می‌کند. حالابعد از سال‌ها بی خبری از سلمان رشدی، خبر رسید که وی در یکی از این حضورهای اندک شمار با چاقو مورد هدف قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است. حال وی وخیم است و معلوم نیست که زنده خواهد ماند یا نه.

منبع : عصر ایران