نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بی هویت
علی رفیعی وردنجانی/ Rafieia91@yahoo.com
مسئلهای که همواره در چارچوب رسانهای ایران حل نشده باقی خواهد ماند، رعایت فاصله میان طنز و کمدی است. البته که ارزش خنده آوری کمدی به مراتب پایینتر از طنز و شوخیهای سطحی آن است اما تأثیر گذاری هنری آن بیشتر از هر ژانر دیگری است. همانطور که می دانیم ژانر کمدی و تراژدی مادر دیگر ژانرها است که با گذشت عمر ادبیات به عنوان زیرشاخه اضافه شدهاند. بنابراین ناآگاهی از اساس کمدی و چگونگی اجرای آن میتواند ضربه بزرگی به فرم رسانهای یک اثر هنری وارد سازد. سرسری گذشتن نویسنده از چراها در این فصل از پایتخت نشانه ناآگاهی و عدم برقراری نسبت درست وی با اثر دارد. یکی از نمونههای آزار دهنده آن مرگ پدر خانواده است. بابا پنجعلی به طرز مضحکانه ای غذا در گلوی او گیر میکند و میمیرد. این طرز مضحکانه را باید بیننده به قوت تصویر و بازیها لمس کند و نه صرفاً با بیان چند دیالوگ از این مسئله عبور کنیم. مثال دیگر برای عدم تعهد سازندگان این سریال را میتوان در بازگشتن بهبود و آزاد شدن ارسطو از زندان مشاهده کرد. در واقع نویسنده به این موضوع پایبند بوده است که نقی به عنوان قهرمان داستان باید نقاط ضعف و قدرتی را از خود نشان دهد که برای بیننده لذت بخش باشد اما مسئله بازگشت بهبود آن هم بعد از دو فصل از این مجموعه بدون بایجاد علامتهایی در دو فصل پیشین غیر منصفانه به نظر میرسد.
گویی سازندگان این مجموعه به دنبال راه فراری برای تولید آن میگردند اما با توجه به درآمد بالای سازمان از این سریال و پرداخت های خوب و به موقع به سازندگان دلیلی برای تولید «پایتخت» میگردد. البته که بحثهای حاشیهای نقاط ضعف تیم سازنده را عیان نمیکند اما دلیل خوبی خواهد بود برای صحه گذاشتن بر روند صعودی عدم تعهد آنان به تولید یک اثر در خور خانواده ایرانی. «پایتخت» تا فصل سوم از اساس نامه خانوادگی و چالشهای درون آن به پیروی میکرد و به مرور شاخه برگهای به جایی به آن اضافه میشد اما مرز میان طنز و کمدی از نقطهای آغاز شد که مؤلف چالشهای جامعه را به اتفاقات کمدی گونه یک خانواده ایرانی اضافه کرد. مانند: عضویت هما در شورای شهر، رانندگی نقی برای نماینده مجلس و حتی بهره بردن از بهنام بانی به عنوان خواننده دعوتی به یک مجلس (که البته نمونه آن را در سری دوم پایتخت با حضور امیر جعفری دیدهایم) اگر چه شاید دلیل واضحی برای ایراد چنین سوژههای در فیلمنامه از سوی مولفان مطرح شود اما بهانهای برای مبرهن بودن هیچ کدام آنان نخواهد شد. فیلم نامه پایتخت ۶ نه تنها اساس نامه فصول قبل را رعابت نکرده است بلکه گویی نویسنده تمرکز و احاطه کامل بر شخصیتها و حالات آنان ندارد. نویسنده مانند رهبر یک ارکستر وظیفه هدایت و هماهنگی نوازندگان را به عهده دارد در واقع آرش عباسی نه تنها پایتختی با ویژگیهای جدید خلق کرده است بلکه ویژگیهای گذشته شخصیتهایی مانند نقی، هما، فهیمه و از همه بیشتر ارسطو که میشود گفت چرخش زیادی داشته است را از میان برده.
این که بهتاش راه خانواده خود را در افتخار آفرینی ادامه دهد بسیار پسندیده و معقول است اما چگونگی ورود آن به عرصه ورزش باز هم از آن دلایلی است که نویسنده تنها با بیان چند جمله از آن عبور میکند و از به نمایش کشیدن آن خودداری کرده است. با همه این تفاسیر باید اعتراف کرد که تنها نقش بهتاش و حضور بازیگر آن است که این سریال را زنده نگاه داشته و بسیار بعید میبینیم که با این وضعیت شاهد فصل جدیدی از پاتخت باشیم کما این که پیش از پخش آن بازیگران اصلی سقوط هواپیما را بهانهای برای عدم حضور خود در رسانهای عنوان کردند که بیشترین شهرت را برای آنان به همراه داشته است.
براساس نظرسنجی صورت گرفته، تربیت فرزندان از جمله اولویتهای زنان است که در این محفل به آن پرداخته شد.
با فرارسیدن ماه محرم، قرعه کشی در هئیت دختران انجام و به قید قرعه به برندگان جوایزی اهدا خواهد شد.
پاویون شرکتهای دانشبنیان در نمایشگاه بینالمللی متالورژی، فولاد، ریختهگری، ماشینآلات و صنایع وابسته اصفهان با حمایت صندوق نوآوری و شکوفایی برپا میشود.
مدیرکل دفتر صنایع حمل و نقل سازمان ملی استاندارد خاطر نشان کرد: جانمایی نامناسب مخازن CNG در این خودرو باعث شده تا شاهد انفجارهای متعدد و تخریب اموال عمومی باشیم.
دیدگاه بسته شده است.