کار آفرینی استراتژیک، تخریب خلاق

هر کسب و کاری، چه کوچک و چه بزرگ برای بقای خود به رویکردهایی نیاز دارد که به ادامه حیات کسب وکار کمک کند. دو مفهومی که به کمک کسب وکارها آمده تا فعالیت های آنها علمی تر و تخصصی تر شده و با خلق ارزش و جذب مشتری، به برند شدن آنها کمک کند، مفاهیم کارآفرینی و مدیریت استراتژیک است.

کار آفرینی استراتژیک، تخریب خلاق
دکتر میلاد کوچکیان – نگار ترکان

همانطور که پیداست کار آفرینی استراتژیک از ترکیب دو مفهوم کار آفرینی و مدیریت استراتژیک حاصل شده است. کارآفرین فردی است که دارای روحیه ای خلاق می باشد و تمام فرصت ها را می بیند، می سنجد و با بهره گیری از فرصت ها، نوآوری هایی خلق می کند. یک کارآفرین به گونه ای می بیند که دیگران نمی توانند درک و بینشی از شرایط پیرامون خود داشته باشند. در واقع هنر او دیدن فرصت هاست. چنین فردی از رسیدن به اهداف خود دست نمی کشد و ترسی ندارد بلکه برای رسیدن به آن ها ریسک می کند. می توان گفت به جای اینکه مانند اکثر افراد ریسک گریز باشد، ریسک پذیر است.
اما مدیریت استراتژیک این امکان را می دهد که مدیران بتوانند فرصت ها و تهدید های سازمان را بسنجند و آن ها را در راه بهبود شرایط به کار گیرند. مدیریت استراتژیک تعیین کننده چشم اندازهای سازمان و ماموریت هاست. اینکه چه رقبایی در اطراف ما هستند و نحوه ارزیابی آنها به چه صورت هست، به عهده مدیریت استراتژیک سازمان است.
این وظایف مانند فرایندی است که پایان ندارد و به طور مداوم باید انجام گیرد. تدوین و ارزیابی استراتژی ها در اتخاذ استراتژی صحیح بسیار موثر است.
با توضیحاتی که از هر یک گفته شد اکنون می توان درک عمیق تری از این مفهوم ترکیبی یعنی کار آفرینی استراتژیک داشت. این دو رویکرد ابزارهایی هستند که با به کارگیری آن ها، کسب و کار ها دچار تحول و توسعه شده و این دو در رسیدن به خلق ارزش مهم هستند. هنر دید بلند مدت داشتن کارآفرین و همراهی مدیریت استراتژیک در این راه، به
کسب و کار ها کمک می کند تا در بازار رقابتی جایگاهی کسب کنند.
این دو رویکرد از هم جدا نشدنی هستند؟ می گویید چطور؟
اگر کار آفرین تنها فرصت ها را بشناسد، عملکرد و عمر سازمان همچنان در سطح بالایی است؟ خب جواب مشخص است.
تنها کار آفرینی تعیین کننده موفقیت دائمی سازمان نیست. چیزی که نبود آن در این جا حس می شود و پوشش دهنده این شکاف است همان مدیریت استراتژیک است که با ارایه چارچوبی دقیق به کسب و کار ها این امکان را می دهد که سود آوریشان همیشه پایدار باشد. رسیدن به یک جایگاه قدرتمند در بازار رقابتی، خلق ارزش، جذب و نگه داشت مشتری، همه و همه از خواسته های یک کسب و کار است و زمانی می تواند به مزیت رقابتی پایدار برسد که از مدیریت استراتژیک برای کار آفرینان بهره جوید. استفاده از این رویکرد تضمین کننده مسیری موفقیت آمیز برای پیشرفت هر کسب و کاری می تواند باشد.
تفکر غلطی که در حوزه مدیریت گریبان گیر اکثر افراد شده این است که فکر می کنند می توان تنها با ایجاد یک کسب و کار، کار آفرین شد.
اما کار آفرینی استراتژیک به معنا و مفهوم دیگری است که برگرفته از مراحل مختلف است. در هر مرحله برای ادامه مسیر به استراتژی جدید و متمایزی احتیاج است تا بتوان فعالیت را آغاز کرد و این آغاز پایانی نداشته باشد.
همان طور که هر محصول یا سازمانی چرخه عمری دارد، استراتژی های کارآفرینی نیز بر اساس چرخه عمر به سه دسته طبقه بندی می شوند.
۱- استراتژی های کار آفرینی برای کسب و کار در حال ظهور
۲- استراتژی های کار آفرینی برای کسب و کار در حال رشد
۳- استراتژی های کار آفرینی برای کسب و کار تثبیت شده
هر کسب و کاری ابتدا باید شرایط خود را بسنجد تا ببینند جایگاهش کجاست و بر اساس آن استراتژی مناسب برای خود را اتخاذ کند. هر کدام از این استراتژی ها مربوط به نیازی به خصوص است و مانند نسخه ای می ماند که برای هر بیماری متفاوت است.
اینکه نیازهای استراتژیک یک سازمان چه باشد بستگی دارد به کار آفرینی که از ابتدا نیاز ها را شناخته و شرایط پیرامون کسب و کار را سنجیده است. راه حل هایی که در این راه به کمک او می آیند نتیجه ارایه آن ها از سوی مدیریت استراتژیک است.
نوآوری های کار آفرین تخریب خلاقی است که به او برای رسیدن به هدف کمک می کند. کار آفرینی و مدیریت استراتژیک دو ابزاری هستند که با تکیه بر یکدیگر برای کسب و کار ها خلق ارزش می کنند. در واقع وجود هر دو ضروری است و هر کدام دیگری را تقویت می کند.
مدل هایی از صاحب نظرانی در حوزه استراتژی وجود دارند که می توان با کمک گرفتن از این ابزار ها، بهترین استراتژی را برای یک کسب و کار اتخاذ کرد و به مزیتی رقابتی از نوع پایدار دست پیدا کرد.
مدل هایی مانند پورتر، مینتزبرگ، دیوید، گروه مشاوران بوستن و مکنزی و دیگر صاحب نظران در این زمینه. در آخر می توان گفت که برای پیشرفت در مسیر موفقیت یک کسب و کار و پیش رفتن با تغییرات سریع کنونی بازار رقابت، هم باید یک کار آفرین توانمند و هم یک استراتژیست نمونه بود.