قصه تلخ مهاجرت

اینجا همه چیز نبض زندگی داشت، هیج واژه ای تلخی بر دوش آن سنگینی نمی کرد، چه غم انگیز است قصه کوچ، آری سال هاست تیغ خشکسالی و کم آبی گلوی روستاها را بریده است، مناطقی که همچنان از داغ مهاجرت می سوزند.
غم مهاجرت سال هاست کمر روستاهای ایران را شکسته، روستاهایی که همه چیز داشتند و غنی بودند اما امروز آب ندارند، چه وحشتناک است این آمار که گفته می شود ۳۳ هزار روستای کشور خالی از سکنه شده است.

چه شده است که روستاهایی که چرخ اقتصاد شهر و کشور را می گرداند امروز اهالی آن به شهر نیازمند، عامل بروز این تراژدی غمبار کیست؟ آیا تغییر اقلیم یا نداشتن مدیریت و برنامه ریزی ؟ چه شده است که جوانانش ماندن در روستا را ملال انگیز می دانند؟پرسش دیگر این که چرا تاکنون نتوانسته ایم برای رفع این چالش فراگیر روستاهای ایران راهکاری اصولی اتخاذ کنیم؟ چرا امکانات لازم مربوط در زمینه های مختلف را برای روستاییان فراهم نکرده ایم؟

پدیده مهاجرت و رشد آن در سال های اخیر، یک چالش جمعیتی به شمار می رود که عدم کنترل آن به تاکید کارشناسان پیامدهای منفی بسیاری را به دنبال داشته است.

مهاجرت های داخلی در درون مرزهای یک سرزمین انجام می شود، مهاجرت درون سرزمینی در ایران در دهه ۱۳۴۰ و بعـد از اصـلاحات ارضـی رخ داد.

کارشناسان آمار می گویند در پنج سال گذشته چهار میلیون و ۷۰۹ هزار و ۱۴۹نفر در داخل کشور مهاجرت کرده اند که سهم مناطق شهری از آن ۸۴.۴ درصد و مقاصد روستایی ۱۵.۶ درصد است.

   اصفهان و چالش دیرین مهاجرت

براساس اطلاعات آماری، دهه ۷۰ نقطه تشدید مهاجرت در استان اصفهان بود و این روند در دهه های ۸۰ و ۹۰ نیز سریع تر شده بگونه ای که در سال ۹۰، ۶۳ هزار و ۸۰۲ مرد و ۶۰ هزار و ۴۶ زن مهاجر وارد اصفهان شدند. دسته بندی سنین مهاجران نشان می دهد که محدوده سنی مهاجران بین ۲۰ تا ۴۹ سال بود، همچنین ۲۰.۵ درصد مهاجران به شهر اصفهان در گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سال بودند و ۲۲.۵ درصد در سن ۴۰ تا ۴۴ سال قرار داشتند.

بر اساس سرشماری سال ۹۰ ،جمعیت استان اصفهان چهار میلیون و ۸۷۹ هزار و ۳۱۲ نفر یعنی دست کم پنج میلیون نفر بوده است.

این بررسی ها نشان می دهد بالاترین نرخ مهاجر فرستی مربوط به شهرستان اصفهان بوده که بیشتر این مهاجرت ها از شرق آن بوده است. پس از اصفهان، شهرستان های فریدن، سمیرم، فلاورجان، فریدونشهر و تیران و کرون بالاترین نرخ های مهاجر فرستی را داشته اند. بر اساس نتایج سرشماری سال ۹۵، شهرستان های دهاقان، چادگان، فریدن، فریدونشهر و بویین و میاندشت اکنون با نرخ رشد منفی و پیر شدن جمعیت مواجهند.

اردستان یکی از شهرستان های شرق اصفهان است که با پدیده مهاجرفرستی مواجه است.

   اقتصاد وابسته و غیر مولد، عمده دلیل مهاجرت

رییس دانشگاه پیام نور اردستان در مورد علت ها و اثرهای پدیده مهاجرت از روستاهای این شهرستان و آسیب های آن به ایرنا، گفت: نخست موضوع مهاجرت از روستاها و بخش ها به مرکز شهرستان است که توسعه شهرنشینی را به همراه داشته، کاهش جمعیت مولد روستایی، رها سازی کشت بومی و محلی را موجب شده و تغییر کنش و ماهیت روستاها را در پی داشته است.

ابراهیم ایرج پورافزود: مقوله دوم مهاجرت از شهرستان به مرکز استان و یا کلان شهرها است که خود زاییده مسائل گوناگونی بوده که در چارچوب های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل بحث و بررسی می باشد.

وی اضافه کرد: اقتصاد شهرستان اردستان در گذشته بیش از اینکه به صنعت وابسته باشد، بر پایه کشاورزی و دامپروری نهاده شده بود و این موضوع به ایجاد گونه ای اقتصاد پویا، درون زا و به نسبت پایدار منجر شده بود که بر این اساس نیز در ردیف باغ شهری شاخص به حساب می آمد.  این استاد دانشگاه تصریح کرد: فقدان برنامه ریزی های راهبردی، گره زدن اقتصاد بومی و درون زای شهرستان به اقتصاد بی برنامه و کم رونق، تلاش برای گذر از اقتصاد کشاورزی و رفتن به سمت اقتصاد صنعتی در بازه های کوتاه مدت به دلیل ناآگاهی دست اندرکاران امر، کنشگران و بازیگران سیاسی و اقتصادی محلی موجب شده تا اردستان اقتصاد درون زا و مولد خود را در این سال ها از دست بدهد و به یک اقتصاد وابسته و غیر مولد تبدیل شود.

وی افزود: این شرایط مساله اقتصادی و چالش های پیش روی آن مانند بیکاری، فقدان توسعه یافتگی و مهاجرت را در شهرستان به دنبال داشته که استمرار چنین روندی در سال های، تخلیه بیشتر روستاها و سیل مهاجرت از منطقه را به دنبال خواهد داشت.

ایرج پور تاکید کرد: موضوعی که اکنون با آن رو به رو هستیم، تبدیل شدن روستاها از مرکز تولید به نوعی مرکز تفریحی ناکارآمد در روزهای پایانی هفته و تعطیلات است که در نتیجه آن سه چهارم روزهای سال این نقاط خالی از سکنه بوده که می تواند آسیب های اقتصادی و مشکلات امنیتی هم در پی داشته باشد.

این استاد دانشگاه از دیگر مسائل اثرگذار بر سیمای روستانشینی و شهرنشینی را موضوع کمبود بارندگی و خشکسالی دانست و تشریح کرد: نبود برنامه ریزی در گذشته و فقدان توجه به اقدام های ترویجی و اصلاح سیستم های آبیاری، تداوم کشت به روش های سنتی رایج را غیر ممکن کرده که نتیجه آن کاهش سطح درآمد خانوارهای روستایی، مهاجرت از روستاها به شهرها بوده که با توجه به نبودن ظرفیت لازم در اردستان، در نهایت مهاجرت از شهرستان صورت گرفته است. رییس دانشگاه پیام نور اردستان یادآور شد: توسعه نیافتگی مرکز شهرستان، نبود امکانات آموزشی، تفریحی و بهداشتی مناسب جاذبه مهاجرت را بیشتر کرده و از بازگشت اهالی به زادگاهشان جلوگیری کرده است.

وی اثرگذارترین اقدام برای جلوگیری از سرعت مهاجرت و کاهش جمعیت شهرستان اردستان را ساماندهی وضعیت روستاها از جمله مشکلات کشاورزان و باغداران، آمایش فوری و هدفمند و ایجاد اشتغال پایدار، توسعه صنایع کوچک و زود بازده، توسعه صنعت گردشگری، فراهم کردن زمینه رفاهی و ایجاد فرصت های مناسب تر زندگی در این نقاط عنوان کرد.

    نرخ منفی رشد جمعیت در غرب اصفهان

فریدن یکی دیگر از شهرستان های مهم و تاریخی غرب استان اصفهان است که در طول سال های اخیر با پدیده مهاجرفرستی و نرخ منفی رشد جمعیت مواجه بوده است.

فرماندار فریدن در این رابطه گفت : در  سال های اخیر با پدیده پیرسال شدن جمعیت برخی از شهرستان های استان از جمله فریدن مواجه شده ایم به این معنی که سهم جمعیت بالای ۶۰ سال آن از سایر گروه های سنی فزونی گرفت و نرخ رشد منفی جمعیت دارند.

معین الدینی افزود: مهاجر فرستی عمده دلیل پیرشدن جمعیت این منطقه بوده است. وی تصریح کرد: این در حالی است که چنانچه امکانات، جذابیت ها و زیرساخت های کافی در شهرستان های با جمعیت پیر در طول چند دهه گذشته فراهم شده بود اکنون با این وضعیت مواجه نبودیم.

وی به اهمیت تراکم جمعیت در مطالعات آمایشی سرزمین اشاره و خاطرنشان کرد: به این موضوع در سال های گذشته توجه چندانی نشده و برنامه های توسعه بدون در نظر گرفتن تبعات آن در توازن منطقه ای، صورت گرفته است.

فرماندار فریدن گفت: این در حالی است که نقاط دارای تراکم بیش از اندازه جمعیت باید از اولویت های پایین تر برای سرمایه گذاری جدید برخوردار شوند.

به گفته وی در سند پایه الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت که مهر امسال توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد توجه ویژه ای به استقرار متعادل جمعیت و توازن
منطقه ای در پهنه سرزمین بر مبنای آمایش ملی شده است .

بر اساس بند ۳۰ این سند، تخصیص امکانات و تسهیل و تشویق سرمایه گذاران در بخش های اقتصادی و فرهنگی مختلف باید بر اساس استعدادهای سرزمینی و تعادل جمعیت صورت گیرد اما در عمل توجه چندانی به رعایت این مهم نمی شود. فرماندار فریدن ادامه داد: مهاجرت نخبگان به طور معمول ورود آنان به
عرصه های مطلوب اشتغال در مراکز شهرها را به دنبال خواهد داشت اما نیروی کار در برخی موارد موفق و اغلب ناموفق است و زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ مشکلات و آسیب های جبران ناپذیری را برای آنان به دنبال دارد. فرماندار فریدن با بیان اینکه مهاجرت، منطقه را از نیروی فکری، انسانی و کار تهی می کند، توجه به توازن منطقه ای و توزیع عادلانه فرصت ها  و سرمایه ها را در کاهش مهاجر فرستی شهرستان های محروم موثر دانست.

وی به مهاجرت روستائیان به شهرها اشاره کرد و افزود: گردش پول و سرمایه و فضای کسب و کار در شهرهای بزرگ به گونه‌ای است که بستر اشتغال افراد در مشاغل واقعی و حتی کاذب را در مقایسه با روستاها به راحتی فراهم می‌کند، از این رو امروز با آنکه روستاها به طور نسبی از امکانات اولیه مناسب برخوردار هستند اما به دلیل بالارفتن سطح توقع و تمایل به تغییر سبک زندگی، روند مهاجرت از این مناطق سرعت گرفته است.

به گفته وی نبود شغل و از بین رفتن پیشه های خاص مردم هر روستا نظیر کشاورزی و باغبانی به دلیل استمرار خشکسالی ، تغییر نگرش و سبک زندگی و جاذبه های کاذب شهرها از دلایل مهم مهاجرت روستاییان است.

   حاشیه نشینی، پیامد عدم کنترل مهاجرت

یک استاد جامعه شناسی پدیده حاشیه نشینی را ارتباط مستقیم با مهاجرت دانست و اضافه کرد: تغییرات زیست محیطی و به ویژه خشکسالی باعث شده که مهاجرت و حاشیه نشینی افزایش پیدا کند.

مرتضی پدریان با اشاره به ضرورت مدیریت مهاجرت ادامه داد : پدیده مهاجرت از جمله موضوع های زندگی های کنونی در سراسر جوامع بشری به شمار می رود اما باید با برنامه ‌ریزی مناسب آن را به سمت و سویی سوق داد که میزان آسیب آن کمتر و بهره وری انسان های مهاجر افزایش پیدا کند.  پدریان تصریح کرد : نظام برنامه ریزی باید به گونه ای عمل کند که مهاجرت ها با نظارت و کنترل همراه شود و امکانات رفاهی در این مناطق همچون مناطق مرکزی و برخوردار شده برای شهروندان ارایه شود.

به تاکید این استاد دانشگاه ما نباید جلوی مهاجرت را بگیریم اما باید مهاجرت ها را مدیریت و به سمت بهره وری پیش رویم.

این جامعه شناس با بیان این که چنانچه هم اکنون به فکر حل این مشکلات نباشیم در دهه آینده شرایط مناطق حاشیه نشین به مراتب بدتر از حال حاضر می‌شود، گفت : برنامه ریزی شهری باید به گونه ای عمل کند که توزیع امکانات به طور عادلانه تری انجام گیرد و تفکیک پذیری و توسعه مناطق مرکزی شهر نباید به فراموشی نقاط پیرامونی منجر شود.