شاهنامه، سند و هویت ملی ایرانیان

«شاهنامه فردوسی» تنها کتابی تاریخی با داستان‌های پهلوانی نیست بلکه «شاهنامه» فراتر از یک کتاب است. «شاهنامه» کتابی حماسی است ولی در درون خود چندین حماسه دارد.

دکترمحمد جعفر محمدزاده، استاد و محقق زبان و ادبیات فارسی

اینکه برخی از کشورهای همسایه مدعی مفاخر و اندیشمندان ایران می‌شوند حتما جای نگرانی است ولی باید بدانیم که اندیشه بردنی و دزدیدنی نیست. گرچه بعضی از کشورها در تصاحب مفاخر ما موفق عمل می‌کنند ولی باعث ناخرسندی است که ما در معرفی آنچه داریم ناموفقیم.

جای نگرانی نیست که بگوییم کشوری نظامی یا مولوی را به نفع خود مصادره می‌کند، اگر اینها قبرشان در جایی دیگر است ولی همه دنیا می‌دانند که اندیشه‌هایشان  متعلق به  حوزه ایران فرهنگی است. کسی نمی‌تواند اندیشه مولانا را بدزدد و بگوید صاحبش هستم، اینها از یک نگاه افرادی جهانی هستند و متعلق به همه جهانند. فردوسی یکی از مفاخر فرهنگ و ادب جهان است و فقط متعلق به ایران و جهان پارسی نیست.

بیش از ۱۱۰۰ سال است که فردوسی بار فرهنگ ایران و زبان فارسی را بر دوش می‌کشد. «شاهنامه فردوسی» تنها کتابی تاریخی با داستان‌های پهلوانی نیست بلکه «شاهنامه» فراتر از یک کتاب است. «شاهنامه» کتابی حماسی است ولی در درون خود چندین حماسه دارد و البته مهم‌ترینش حماسه نگاهبانی از فرهنگ و زبان ایران است.کار بزرگ فردوسی چنان است که پس از ۱۱۰۰ سال  آنچه او گفته و نوشته است امروز با همان خط و زبان خوانده و نوشته می‌شود و این چیزی شبیه به معجزه است که کتابی پس این زمان با همان خط و  زبان خوانده و فهمیده شود و این در جهان بی‌نظیر است و کسی نمی‌تواند در صورت و محتوا کتابی همتای آن بیاورد.

شاهنامه فردوسی برای ما سند هویت و تاریخ ملی است که در ۱۱۰۰ سال پیش به جهانیان  گفته است که ایرانیان ملتی هستند با تاریخ و فرهنگ هزاران‌ساله.

«شاهنامه» با محتوای پربار خود تاریخ، زبان و فرهنگ ما را حفظ کرده و افزون‌بر اینها اندیشه‌های پاک و ناب دینی را برای ما به یادگار گذاشته است.