به مناسبت روز جهانی سالمند؛ تنگنای مالی سالمندان!

برای تعریف سالمندی نمی توان زمان خاصی را مشخص کرد و بسته به نوع زندگی هر فرد می تواند سن سالمندی برای وی متفاوت تعریف شود. اما به طور میانگین سن سالمندی از ۶۰ الی ۶۵ سالگی شروع می شود وتا پایان عمر ادامه دارد. هرچند تمام آمال و آرزوهای انسان در دوران جوانی معنا دارد اما در کهنسالی نیز معیار هایی برای افراد سالمند وجود دارد که طبق آن معیار ها می توان گفت یک سالمند در رفاه است یا خیر.

به مناسبت روز جهانی سالمند؛
تنگنای مالی سالمندان!

یکم اکتبر یا نهم مهرماه به عنوان روز جهانی سالمندان شناخته شده است. معمولا سالمندی با کاهش یا افت توانایی های جسمی، فکری، اجتماعی و… شناخته می شود. از نظر اجتماعی سالمندان با تحولات زیادی در زندگی روبه رو
می شوند. شهرنشینی و صنعتی شدن تحولات عمده‌ای را در نهادهای مختلف اجتماعی از جمله خانواده ایجاد کرده است. مدرن شدن و شهرنشینی، در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، سنت‌های حمایتی خانواده از افراد سالمند را در هم می‌ریزد به همین دلیل اغلب سالمندان در قرن حاضر تنها زندگی می کنند . اما تنها زندگی کردن تنها مشکل آنها نیست، نداشتن منبع درآمد مستقل و میزان درآمد پایین، بیماری های جسمی، مشکل در انجام فعالیت های روزانه و… از جمله مشکلات سالمندان است که متاسفانه در کشورهای در حال توسعه ای مثل ایران این مشکلات پر رنگ تر نیز هست.
بر اساس آمار جهانی هر روز بر میزان جمعیت سالمند جهان افزوده می شود و کشور ما نیز از این جریان مستثنا نیست. با توجه به چنین روند رو به رشدی در جمعیت سالمندی کشور ، می بایست این دوره از زندگانی از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا به این دوران، نه به عنوان دوره عاجزی و ناتوانی، بلکه به عنوان دوره آرامش و نیک زیستی نگاه شود.
سالمندان افرادی هستند که سال ها برای ادامه حیات یک جامعه تلاش کرده اند و هم اکنون همان جامعه باید پاسخگوی نیازهای دوره بازنشستگی آنان باشد. توجه به نیازهای سالمندان به خصوص نیازهای اقتصادی دارای اهمیت ویژه ای است، به یقین یکی از مشکلاتی که قریب به اتفاق سالمندان ایران به آن مبتلا هستند، مشکلات اقتصادی است. بعید به نظر می رسد که در کشور ما سالمندی پیدا بشود که از حمایت های اقتصادی جامعه، دولت و نهاد های ذیربط رضایت داشته باشد و یا حداقل اندکی گلایه مند نباشد. البته در بیشتر کشورهای جهان سوم و در حال توسعه وضعیت سالمندان به همین گونه است اما مگر سالمندان کنونی ما جوانان دهه ۴۰ و ۵۰ نبودند که انقلاب کردند؟ مگر آنها نبودند که هشت سال جنگیدند و با تمام وجود پای این مرز و بوم ایستادند پس چرا هم اکنون که برخی نیازمند یاری هستند هیچ کس به فریادشان نمی رسد؟ اکنون وظیفه کدام ارگان است که به سالمندانی که بعضا حتی بیمه هم نبوده اند تا حقوق بازنشستگی دریافت کند کمک کند؟ تلاش برای ایجاد رضایت در زندگی سالمندان باعث می شود جوانان ما نیز با روحیه بهتری به فعالیت ادامه دهند و امید به زندگی در کشور افزایش یابد. سالمندان نیاز دارند که از نظر جسمانی فعال باقی بمانند، ورزش کنند، از رژیم غذایی صحیح پیروی کنند، به مشکلات پزشکی خود رسیدگی کنند و این هزینه های زیادی را بر آنان تحمیل می کنند. در حالی که میزان درآمد کفاف نمی دهد. متاسفانه دیده می شود که سالمندان ما در کشور به کارهایی که از توانشان خارج است روی می آورند. کارهایی مثل دست فروشی و دوره گردی یا حمل اثاثیه دیگر در توان یک سالمند نیست اما به دلایل اقتصادی و عدم حمایت مجبور هستند با چنین فعالیت هایی امورات خود را بگذرانند. . مشکلات اقتصادی سالمندان را باید جدی گرفت چرا که نا امیدی در بین سالمندان جامعه می تواند به نسل های جوان تر نیز انتقال پیدا کند.